لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی
منبع:فست دیکشنری
لغت
|
معنی
|
---|---|
ضعف ماهیچه ساق پا |
|
ورم و سرخی صورت و بینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی |
|
مفردات پزشکی، علم علاج |
|
ادرار غیرارادی |
|
دافع خستگی و کوفتگی |
|
داروی نیروبخش |
|
ترشی(معده و غیره)، اسیدیته، اسیدمعدی |
|
مرض گرسنگی، دائمالجوع |
|
بیاعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره، شدت، تندی |
|
ناتوانی در دفع ادرار |
|
غیربحرانی |
|
ورم پوست ذکر ( zakar ) |
|
دارای جمجمه هرمیشکل(بهطور غیرطبیعی) |
|
زگیل پهن کوچک |
|
افزایش حساسیت اعضای انتهایی |
|
رشد بیش از اندازه سر و دست و پا در اثر ترشح زیاد غده (هیپوفیز) |
|
برجستگی و زائده غیرطبیعی ناف |
|
سوزاننده و خواباور، محرق و منوم |
|
ترس از بلندی |
|
سطحی، رویی، بیرونی، خارجی |
|
فقدان ضربان یا تپش |
|
اکتینومیکوز (عفونت ناشی از برخی اکتینومیسیتها که موجب ضعف و فساد استخوان آرواره و ایجاد تاول در ریه و رودهها و غیره میشود)، پرتو قارچزدگی |
|
روشی مشابه طب سوزنی (بهجای سوزن از فشار انگشتها استفاده میشود)، قرار دادن سوزن در بافتهای مجاور رگی که دچار خونریزی است (سوزن باعث تنگ شدن رگ و قطع خونریزی میشود) |
|
حاد، بحرانی |
|
حدت یا شدت (مرض) |
|
(AD) (Alzheimer’s disease) بیماری آلزایمر |
|
فاقد انگشتان دست یا پا، بیانگشت |
|
بیماری ادیسون |
|
آماس غده، تورم غدهی داخلی، التهاب دژینه، ادنیت |
|
سرطان غده، رشد بدخیم بافتهای غده، چنگار غدهای |
|
آدنوئیدها، غدهمانندها، لوزههای حلقی |
|
شبیه غده، منسوب به بافت غدهای و لنفاوی، غدهمانند |
|
ورم غدهای، ورم خوشخیم بافت غدهای |
|
آدنوز (هرنوع بیماری غدهای بهویژه رشد ناهنجار بافتهای غده) |
|
هریک از ویروسهایی که موجب بیماریهای تنفسی میشوند |
لغت
|
معنی
|
---|---|
عدم همکاری عضلات محرکه |
|
شکم، شکمی (abdomen و abdominal) |
|
ازمرکز بدن دور کردن |
|
دوری از مرکز بدن |
|
عضلهی دورکننده |
|
عدم انطباق کانونی |
|
تحلیل و فساد عضو بدون علت مشهود |
|
بیحس کردن، از حساسیت کاستن |
|
قطع عضوی از بدن |
|
وسیله رافع، آلت بریدن در جراحی |
|
دیوانگی درنتیجه ضعف اراده |
|
اماس سلول های خاردار بافت پوششی مالپیقی(مالپیگی) |
|
بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید |
|
از بین رفتن قدرت ادراکات، قادر به درک سخن نبودن |
|
سختی بلع، اشکال عمل بلع، عسرالبلع |
|
بروز مرض، بروز بیماری |
|
شیوع، بروز |
|
عارضه، علامت بد مرض |
|
تشخیص علائم گمراهکننده مرض |
|
دارای زائده گوشتی |
|
درمانشناسی |
|
نارسی و نابالغی بافت شاخی |
|
عدمانبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها درحال انقباض دائم(مثل مری) |
|
فقدان لب از بدو تولد، بیلبی |
|
فقدان اسیدکلریدریک در شیره معده |
|
فقدات یا کمبود صفرا |
|
اکوندروپلازی، گورزایی |
|
بثورات فلسی پوست سر |
|
بیرنگی، رنگپریدگی، فقدان رنگدانه (در مو)، بیرنگی مو |
|
فقدان رنگدانه (در مو)، بیرنگی مو |
|
کوریرنگ، کوررنگی |
|
فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند (دیابت) |
|
مانع حرکت (شونده) |
|
عمل جراحی |
|
بحران |