لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی
منبع:فست دیکشنری
لغت
|
معنی
|
---|---|
مربوط به ورم و آماس مفصل، ورم فصل، مبتلا به آماس مفصل |
|
ورم مفاصل، آماس مفصل |
|
آرتروسکوپ، مفصلنما |
|
بیماری ریه در اثر بوییدن ذرات پنبهی نسوز |
|
ابتلا به کرم روده (بهویژه کرم گرد روده: Ascaris lumbricoides) |
|
استسقا شکم، جمع شدن مایع در شکم، آب آوردن (شکم) |
|
وبای آسیایی (توسط باکتری Vibrio cholerae ایجاد میشود – بومی شبه قارهی هند) |
|
اسپرژیلوز (بیماری عفونی ناشی از قارچ جنس Aspergillus) |
|
خناق، اختناق، خفگی |
|
آسپیراسیون، برونکشی (بیرون کشیدن محتویات حفرهها یا بافتهای بدن با مکش) |
|
(چشم پزشکی) ضعف دید همراه با سرگیجه یا دردسر، سست چشمی |
|
آستیگماتیسم (نامنظمی قرنیهی چشم) |
|
بدون علامت، بدون نشانه مرض |
|
اتلکتازی (فروافت همه یا بخشی از ریه)، فروافت شش |
|
آتروم (پیدایش دژپیههای کوچک در دیوارهی درونی سرخرگها)، دژپیه سرخرگ |
|
تصلب شریان |
|
مربوط به تصلب شرایین، مربوط به سختاک سرخرگها، آترواسکلروتیک |
|
آتتوز (بیماری ماهیچه که نشان آن جنبشهای غیر ارادی و آهستهی دست و پا و غیره است) |
|
(بزرگ شدن نابهنجار قلب که در اثر ورزشهای شدید و سنگین ایجاد میشود) بزرگ قلبی |
|
بیقوت، سست، ضعیف، مربوط به سستی و بیقوتی |
|
انسداد مجرایی که درحال طبیعی باید باز باشد، راهبندان، سوراخبندان |
|
لاغری، ضعف بنیه، (گیاهشناسی) نقصان قوهی نامیه،لاغرکردن، خشک شدن، لاغر شدن |
|
مراقبت، مواظبت، تیمار، پرستاری |
|
(گوش) نمودار شنوایی (که میزان از دسترفتگی حس شنوایی را میسنجد)، شنودنگاشت |
|
شنودشناسی (بخشی از پزشکی که با شنوایی سرو کار دارد) |
|
گوش دادن، معاینه کردن |
|
سمع، معاینهی سمعی، گوش کردن به صداهای داخل بدن برای معاینه |
|
اوتیسم، درخودماندگی (اختلالی عصبی که بر رشد مهارتهای اجتماعی و ارتباطی تأثیر میگذارد؛ به گونهای که میتواند شدید یا خفیف باشد و باعث شود فرد رفتار و علایق متفاوتی در مقایسه با افراد بدون این اختلال از خود نشان دهد) |
|
مبتلا به اوتیسم، اوتیستیک |
|
(پادتنی که ضدمولکولها و نسجهای خود بدن عمل میکند و ممکن است موجب اختلال سیستم ایمنی گردد) پادتن مضر، خود پادتن |
|
وابسته به تولید پادتنهای مضر (autoantibodies)، خودایمن |
|
عفونت ناشی از خودسازواره یا اندام (برای مثال از باکتریهایی که از قبل موجود ولی نافعال بودهاند)، خودگندزدگی، خودعفونت |
|
(تلقیح بیمار با واکسنی که از بدن خود بیمار تهیه شده است) خودتلقیحی |
|
مسمومیت بهدلیل مواد سمی تولیدشده در خود بدن، خودزهری |
|
فیلمی که از اتورادیوگرافی (خودنگاری) بهدست میآید، خودنگاره |
لغت
|
معنی
|
---|---|
مبتلا به بیاشتهایی عصبی |
|
کاهش میزان اکسیژن در خون (برای مثال بهواسطهی ارتفاع زیاد)، کمبود اکسیژن |
|
کمبود اکسیژن |
|
سیاهزخم، نوعی سنگ یاقوت |
|
جلوگیری از رشد و ازدیاد میکروبها در اثر مواد ضدعفونی |
|
مانع انعقاد خون، داروی ضدانعقاد خون |
|
موادی که برای درمان حساسیت بهکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافتها میشوند |
|
بر ضد آماس عصب، مخاف آماس عصبی |
|
ضدفلج، داروی ضدفلج، فلجبر |
|
جلوگیریکننده از نوبت و دوره امراض |
|
ضدانقباض و تشنج، ضداختلاج |
|
حفرههای بدن |
|
فقدان قدرت دفع ادرار، شاشبند |
|
ملین، مسهل، داروی ملین |
|
(در اندازهگیری علایم حیات طبیعی حدود یک دقیقه پس از تولد نوزاد) سنجهی آپگار (کودکی که نمرهی بالاتر از هفت بیاورد از سلامتی کامل برخوردار است) |
|
عدم قدرت تکلم (در نتیجهی ضایعات دماغی)، افازی |
|
(لکه یا کورک کوچکی که در اثر عفونت ویروسی یا قارچی در دهان یا لبها یا دستگاه گوارشی بهوجود میآید) برفک، لکچه |
|
کمخونی آپلازی |
|
ایست موقتی تنفس، آپنه |
|
سکتهای، دچار سکته، سکتهآور |
|
سکته |
|
آماس ضمیمه روده، آماس آپاندیس |
|
زائدهی کوچک، قولون، زائده آپاندیس |
|
اختلال در حرکات عضلات و ناتوانی در انجام کارهای جسمی (در اثر آسیب مغزی)، کنش پریشی |
|
التهاب شریان، آماس سرخرگ، سرخرگ آماس |
|
هر عضو یا قسمتی از بدن که دارای قوس است |
|
کمبود ریبوفلاوین (که موجب ترکخوردگی گوشههای دهان و اختلال بینایی میشود) |
|
کلیهی وسایل و تجهیزات لازم (بهویژه در زمینهی پزشکی)، افزارگان، بساط |
|
بینظمی در ضربان قلب، بینواختی، آریتمی، کژآهنگی |
|
نامنظمی ضربان نبض |
|
عکس (با اشعهی ایکس) از درون سرخرگ، سرخرگ نگاره |
|
عکسبرداری از سرخرگ (با اشعهی ایکس)، سرخرگنگاری |
|
سخترگی، تصلب شرائین، سخت شدن شرایین |
|
ورم شریان، آماس شریان |
|
درد مفصل، درد بندها |