بهگفته ابوریحان بیرونی، رازی در سال 251 قمری / 865 میلادی در ری متولد شده و در حدود 313 قمری / 925 میلادی در همان شهر فوت كرده است.اما باتوجه به تالیف كتاب «برءالساعه» در سال 312 یا 313 هجری قمری، بیشتر بهنظر میرسد كه وفات رازی، درسال 320 هجری قمری (932 میلادی) رخ داده باشد.متاسفانه از احوال این دانشمند عالی مقام بیش از چند صفحه در کتب مورخین وجود ندارد. همچنین، مورخان و سایر دانشمندان ازجمله ابن الندیم (صاحب کتاب الفهرست)، ابن ابی اصیبعه (صاحب عیون الانباء فی طبقات الاطباء) و ابوریحان بیرونی (فیلسوف، منجم و ریاضیدان معروف قرن چهارم هجری قمری) تعداد کتب و رسائل رازی را بیش از 150 مورد ذکر می کنند اما نسخ بسیاری از آنها در جهان موجود نیست که علت آن نبودن صنعت چاپ در زمان وی و حوادث و رویدادهای ایام است که موجب ازبین رفتن آنها شده است. چنین وضعیتی درباره زندگی نامه و تحصیلات رازی نیز صادق است.
چنین شهرت دارد که در جوانی عود مینواخته و گاهی شعر میسروده است. بعدها به کار زرگری مشغول شد و پس از آن به کیمیاگری روی آورد، وی در سنین بالا علم طب را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آنکه در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیز بو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد. . در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی طب را در بیمارستان بغداد آموختهاست، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی شاپور بودهاست و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان معتضدی را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی به ری بازگشت و عهدهدار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایتهای مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه میداند. براساس داستانی از مورخان ، رازی برای درمان بیماری چشمی ناشی از كیمیاگری به چشمپزشك مراجعه میكند و پزشك معالج از او پانصد دینار طلب میكند. در همین زمان رازی درمییابد كه طب، همان كیمیای حقیقی است.
رازی عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه هم عصر و پس از خود قرار گرفت. همچنین عقایدی که درباره ادیان ابراز داشت سبب شد موجب تکفیر اهل مذهب واقع شود و از این رو بیشتر آثار وی در این زمینه از بین رفتهاست. رازی را میتوان برجستهترین چهره خردگرایی و تجربهگرایی در فرهنگ ایرانی و اسلامی نامید. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تأثیراتی از افکار هندی و مانوی در فلسفه وی به چشم میخورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمیشد بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار میداد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان میدارد و این را حق خود میداند که نظرات دیگران را تغییر دهد و یا تکمیل کند. اطلاع دقیقی از آراء رازی در دست نیست جز در مواردی که در نوشتههای مخالفان آمدهاست.جهان ازنظررازی، جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفهاست و روانها از تیرگی این عالم پاک نمیشود و نفسها از این رنج رها نمیشوند مگر از طریق فلسفه.در فلسفه اخلاق رازی مساله لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی به وسیله امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت میکند. رازی فلسفه را چنین تعریف میکند که چون " فلسفه تشبه به خداوند عزوجل است به قدر طاقت انسانی " و چون آفریدگار بزرگ در نهایت علم و عدل و رحمت است پس نزدیکترین کسان به خالق، داناترین و عادلترین و رحیمترین ایشان است. رازی با وجود آنکه به خدا و ماوراء الطبیعه اعتقاد داشت، نبوت و وحی را نفی میکرد و ضرورت آن را نمیپذیرفت و در دو کتاب " فیالنبوات " و " فی حیل المتنبین" به نفی نبوت پرداخته است. از تعلیمات او این بود که همه آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح درباره مطالب عملی و نظری بهدست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند، در حقیقت دین زیان آور است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همه مقامات همه سرزمینها شک داشت. این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی بر علیه او شد و او را ملحد و نادان و غافل خواندند و آثار او را رد کردند.
درباره دوران كودكی و جوانی رازی اطلاع دقیقی دردست نیست و اینكه آموختن چه علمی را در ابتدا و در چه سنی آغاز كرده مشخص نمیباشد. اما معروف است كه در جوانی گاهی شعر میگفته و عود مینواخته است و بهدنبال تحصیل و كسب معلومات زمان خود ازجمله كیمیاگری و شیمی رفته است.
نام اساتید رازی نیز همانند شرح حالش به درستی بیان نشده است. برای مثال تعدادی از مورخان، «علیبنربّن طبری» را استاد رازی در طب میدانند ولی باتوجه به سال ولادت رازی و سال فوت طبری (247 ق) احتمالاً وی شاگرد باواسطه علیبنربّن بوده است. همچنین بهنظر میرسد استاد رازی در فلسفه «ابوزید احمدبنسهل بلخی» (متوفی در 322 ق) باشد.ابوالعباس محمد بن نیشابوری استاد محمد بن زکریا رازی در حکمت مادی (ماترلیسیم) یا گیتیشناسی بوده است.
با توجه به قرائن و شواهد به نظر می رسد که رازی در نیمه دوم قرن نهم هجری، ریاست بیمارستان معتضدی بغداد را برعهده گرفته و رسالاتی را به نام وزرای معتضد نگاشته است. همچنین در دوران مكتفی فرزند معتضد در ری بوده و پس از ورود به ری با امیر منصوربناسحاق رابطهای نیكو داشته و به سمت ریاست بیمارستان ری منسوب شده و كتاب منصوری را برای امیر منصور نگاشته است.
رازی در چند سال آخر عمر از نعمت بینایی محروم شد که علت آن را نزول الماء یا آب مروارید ذکر کرده اند.
در فرآیند دانش کیمیا به علم شیمی توسط رازی، نکتهای که از نظر محققان و مورخان علم، ثابت گشته، نگرش «ذره یابی» یا اتمسیتی رازی است. کیمیاگران، قائل به تبدیل عناصر به یکدیگر بودهاند و این نگرش موافق با نظریه ارسطویی است که عناصر را تغییرپذیر یعنی قابل تبدیل به یکدیگر میداند. لیکن از نظر ذره گرایان عناصر غیر قابل تبدیل به یکدیگرند و نظر رازی هم مبتنی بر تبدیل ناپذیری آنهاست و همین علت کلی در روند تحول کیمیایی کهن به شیمی نوین بوده است. به تعبیر تاریخی زکریا، " کیمیا " ارسطویی بوده است و " شیمی " دموکریتی است. به عبارت دیگر، شیمی علمی رازی، مرهون نگرش ذرهگرایی است، چنانچه همین نظریه را بیرونی در علم " فیزیک" به کار بست و بسط داد.
رازی توانست مواد شیمیایی چندی از جمله الکل و اسید سولفوریک (زیت الزاج) و جز این ها را کشف کند. رازی در علوم طبیعی و از جمله فیزیک تبحر داشته است. ابوریحان بیرونی و عمر خیام نیشابوری، بررسیها و پژوهشهای خود را از جمله در چگال سنجی زر و سیم مرهون دانش رازی هستند. رازی در علوم فیزیولوژی و کالبدشکافی، جانورشناسی، گیاه شناسی، کانیشناسی، زمین شناسی، هواشناسی و نورشناسی دست داشته است.
مؤلفات و مصنفات رازی
رازی تألیفات فراوانی دارد. «دكتر محمود نجمآبادی» (طبیب و رازیشناس بزرگ ایرانی، متولد 1282 و متوفی به سال 1379) كتب و رسائل رازی را در علوم مختلف نزدیك به 273 عدد میداند. او در کتاب خود با نام «مؤلفات و مصنفات رازی»، تالیفات رازی را در نه بخش جداگانه و به صورت مفصل شرح داده و دسته بندی می کند.دراینجابه مهمترین عناوین کتاب های رازی اشاره می شود:
1- الحاوی. مهمترین كتاب وی «الحاوی» است كه یك دوره كامل طب تا دوران رازی میباشد و رازی در آن عقاید و آراء اطباء سلف و نظرات خود را آورده و درباره آنها اظهارنظر كرده است.
برای این كتاب 18 تا 70 مجلّد ذكر شده و از آن نسخههای متعددی در كتابخانههای سراسر جهان وجود دارد كه معمولاً جزء یا اجزایی از آن است. متاسفانه این نسخ، مرتب و منظم نیستند و نسخه اصیل و صحیح آن مشخص نیست.
مورخین اروپایی عقیده دارند که کتاب الحاوی بزرگترین دائره المعارف طبی زبان عرب است که رازی برای تالیف آن سالیان دراز زحمت کشیده و به گفته خودش برای نوشتن الحاوی 15 سال شبانه روز کار و مطالعه کرده و نتیجه تجارب خود را در آن ثبت نموده است.
رازی تجربه را درطب بسیار معتبر میدانسته و همانند بیمارستانهای امروزی، در مطب و بیمارستان از وضعیت روزانه بیماران اطلاعاتی را جمعآوری و یادداشت میكرده است و روش تدریسش همانند پزشكی امروز است. درمانهای او مبتنی بر سادگی و مداوا با ادویه مفرده بوده است و او عقیده داشت كه تنها در صورت نیاز مبرم باید از دوای مركب استفاده شود.
2- المنصوری. همانطوركه قبلاً گفته شد، رازی كتاب «المنصوری» رادر ده مقاله برای «منصوربناسماعیل» تألیف كرده است. نامهای دیگر این كتاب عبارتند از: منصوریفیالطب، طب منصوری ،كناش منصوری.
برخی از مورخان اروپایی، دو كتاب حاوی و منصوری را بزرگترین كتب آموزشی طب قدیم میدانند و بر سایر كتب ترجیح میدهند.
3- المرشد. که اقتباسی از كتاب «ابقراط» یونانی و نامهای دیگر آن كتابالفصول یا الفصولفیالطب است.
4- طب الملوکی. یا كتاب الخواص که حاوی یك دوره بیماریشناسی است.
5- من لایحضره الطبیب. این کتاب برای عموم مردم در زمان عدم دسترسی به طبیب نگاشته شده و نام دیگر آن «طب الفقراء» است.
6- منافع الاغذیه و مضارها. در امر تغذیه و مشتمل بر 19 فصل و حاوی مطالبی ارزشمند درباره نانها و آبها، شرابها و گوشتها، اغذیه و ترشیها و غیره و فواید و ضرر و موارد استعمال آنها در سلامتی و بیماری است.
7- الجدری و الحصبه. در این کتاب برای اولین بار و با دقت فراوان بین آبله و سرخك افتراق داده شده است.
8- اسرار و سرّ الاسرار. از مهمترین و مشهورترین كتابهای کیمیایی رازی هستند.
او برخلاف علمای قبل از خود، كتابهای كیمیایی را به سبكی ساده و روشن و با نامهای معین و مشخص بهمنظور تدریس و آموزش علم كیمیا نوشته و مطالب را بهصورت مفید و مبتكرانه ، تقسیمبندی كرده است.
حکیم رازی در كتاب «فی سیرته» كه حاوی شرح زندگی اوست، نام كتابهای كیمیایی خویش را ذكر كرده و ترتیب و ردیف خواندن و آموختن آنها را هم به طالبین علم كیمیا، یاد داده است.
9- الطب الروحانی. درباره طب روح در روانپزشكی و روانشناسی و نشاندهنده عقیده رازی به تأثیر مسائل روحی و روانی بر درمان بیماران است.
10- الحصاه فی الکلی و المثانه. در این کتاب علل و اسباب، علائم، آثار و دوره بیماری و معالجه سنگ کلیه و مثانه ذکر شده است. رازی برای درمان سنگهای کلیه و مثانه از داروهای شكننده سنگ و مدرّ استفاده کرده ولی اگر بیماری با طرق طبی معالجه نمیشده به عمل جراحی میپرداخته است.
11- رساله شمَیه. این رساله هرچند از نظر حجم، کوچک است ولی از لحاظ معنی و مقام بسیار ارجمند است و به حساسیت در فصل بهار میپردازد. این رساله که درباره زکام (آلرژی فصلی) نوشته شده میتواند اولین کتاب ایمنیشناسی جهان درنظرگرفته شود.
او در زمینه طبیعیات کتب متعددی نگاشته که برخی از آنها عبارتند از الرد علی المسمعی، الهیولی، فی الخلأ والملأ، کتاب اللذه، کیفیه النمو، الشکوک علی جالینوس .ازجمله كتب و رسائل دیگر رازی میتوان به این موارد اشاره كرد: کتاب التقسیم و التشجیر، اقرابادین، فیالقولنج، فی النقرس و اوجاع المفاصل، کتاب مایقدم من الفواکه و الاغذیه و مایؤخر، کتاب الابنه و علاجها، الادویه الموجوده لکل مکان، فی هیئه القلب، فی ادویه العین، فی محنه الطبیب، فیالعمل بالحدید و الجبر، صفات البیمارستان و ....
رازی، شیمی و داروسازی
رازی در كتاب بزرگ خود «الحاوی»، به درمانهای دارویی بسیاری میپردازد و نسخه داروهای تركیبی، انواع داروهای داخلی و خارجی (قطره، شیاف، قرص، شربت)، دوز داروها، سمشناسی و آزمونهای دارویی را شرح میدهد.
در كتاب «من لایحضره الطبیب» به داروهایی اشاره شده كه بهراحتی در همهجا یافت میشود و هر فرد بالغ و آگاهی میتواند به راحتی از درمانهای ساده آن برای سردرد، سرفه، مالیخولیا، بیماریهای گوش و چشم و معده استفاده کند.
همچنین در كتاب «برءالساعه»، به درمانهای فوری برای معالجه بیماریها اشاره شده تا بیمار برای هر امر سادهای نیاز به مراجعه به پزشك نداشته باشد.
در كتاب «منافعالاغذیه» نیز به ضررهای مصرف مكرر الكل اشاره شده كه منجر به الكلسیم و بیماریهای ناشی از آن میشود.
درزمینه داروسازی و شیمی، كشف الكل و جوهرگوگرد را به زکریای رازی نسبت میدهند. زمانی كه رازی درصدد یافتن حجرالفلاسفه و اكسیر اعظم بود توانست تعداد زیادی ماده شیمیایی كشف كند.
او برای تعیین اثر داروها بر انسان بسیاری از داروها را شخصاً روی حیوانات بهكار میبرده است. همچنین در بیماریهای پوست و عفونتهای انگلی از جیوه بهشكل مرهم استفاده میكرده و از پادزهر (یا تریاق) نیز برای درمان بیماریها بهره گرفته است.
در قرن نهم میلادی (همزمان با رازی) داروسازی در بغداد بهشكل مستقلی انجام میشد و داروخانههای متعددی در بغداد وسایر شهرهای مسلماننشین بهكار مشغول بودند. در بیمارستانها نیز امکان آن وجود داشت که پزشکان داروهای جدید را مورد آزمایش قرار دهند و نتایج آزمایشات را در دفتری مخصوص شرح دهند. همچنین بازرسان دولتی (با نام محتسب) بهصورت دورهای بر كار داروخانهها نظارت میكردند و میزان و كیفیت داروها را مورد بررسی قرار میدادند. در واقع در آن دوره، داروسازی حرفهای در كشورهای اسلامی، 4 قرن از اروپا پیشرفته تربوده است.