پس ازبررسی داده های رسمی مرگ ومیردرآمریکاطی هشت سال اخیر،دیده اند که سالیانه بیش از ۲۵۰٫۰۰۰ نفر در آمریکا بر اثر اشتباهات پزشکی جان خود را از دست میدهند که این عدد ۹٫۷ درصد کل مرگ و میر سالیانه در این کشور راشامل می شود.
این آمارنشان نمی دهدکه پزشکان ،ازدرمان بیماران ناتوان هستندویاقصدعمد درآسیب رسانیدن به بیماران دارند.بلکه معرف طیفی ازاشتباهات است که ازیک اشتباه کوچک گرفته تافوت بیمارراشامل می گردد.بگونه ای که تنها دوبیماری کشنده سرطان ونارسایی قلبی، درراس علل مرگ ومیر[درایالات متحده ] قبل ازاشتباهات پزشکی قرارمی گیرند.
شایدمتصورشوید که اطلاع رسانی درآمریکابسیارشفاف است وپزشکان مسئولیت خطاهای خودرابه گردن می گیرند.اماعملا غیرازاین است وآمارگفته شده تنها شامل خطاهای فاحش پزشکی می باشد.به عنوان مثال در آمار رسمی ارگانهای سلامت آمریکا اگر بیماری در حین عمل جراحی کبد، بر اثر خونریزی جان خود را از دست بدهد علت مرگ مشکل قلبی عروقی اعلام میشود و نه خطای پزشکی.
انتقادی که همیشه به سیستم سلامت آمریکاواردشده است این بوده که چرامرکزکنترل بیماری های آمریکا(CDC)، هیچگاه آمارمرگ ومیرناشی ازخطاهای پزشکی رالحاظ نمی کندوبعنوان مثال چرا سومین عامل مرگ و میر را بیماری های مزمن تنفسی (با ۱۵۰٫۰۰۰ جانباخته در سال) حساب میکنند و نه خطاهای پزشکی.
در واقع بالا بودن آمار مرگ و میر ناشی از خطاهای پزشکی در سراسر جهان ناشی از عدم تبحر علمی و فنی پزشکان، پرستاران و پیراپزشکان و یاقصورآنهانیست،بلکه این امرناشی ازپیچیدگی شیوه های نوین درمان است که باعث افزایش ضریب خطاهای پزشکی شده است.کافی است نگاهی بیفکنید به آمارمرگ ومیرناشی ازسرطان خون کودکان که تنها در20سال گذشته بعلت فقدان درمان های مناسب به بیش از80% می رسیده ولی امروزه ، باظهورشیوه های نوین شیمی درمانی وتکنیک های جدیددرمانی،به کمتراز25% کاهش یافته است.همین موضوع درمورداقدامات جراحی نیزمصداق دارد،چراکه امروزه براحتی اقدام به عمل جراحی دربیمارانی می شود که سابقا امکان عمل آنها وجودنداشته است[مثلا بعلت سکته قلبی ،یانارسایی ریه].
تاکیدجامعه پزشکی جهانی براین است که هدف پزشک،درمان بیماروبازگردانیدن تندرستی به اوست وحتی اگردراین میان خطایی نیزرخ دهد،درراستای همین هدف بوده است.
اماازطرفی دیگربایدخاطرنشان نمود که صحبت فوق به معنی نقض حقوق بیماران واحقاق حق طبیعی وی درصورت بروزخطای پزشکی ازسوی تیم معالج ،نیست.
امانکته ای که همیشه بصورت لکه ای تاریک برصفحه تاریخ پزشکی به چشم می خورد،وجودپزشکانی است که بطورعمدمرتکب قتل بیماران خودشده اندویا بسیاری که اصولا هیچ مهارتی درعلم طب نداشته اند،تنها به منظورخدمت به سیستم های سیاسی کشورخود(نظیردکتراحمدی درایران) ویا تنها بواسطه ابرازوجود،مرتکب قتل شده اند.
درادامه به مشهورترین افرادتاریخ پزشکی که دست آنها آلوده به خون بیگناهان بوده ،اشاره می شود.
. جک کورکیان
یکی از بزرگترین قاتلان جوامع امروزی که نام دکتر را روی خودش قرار داده بود، “جک کورکیان” بود. این پزشک به عنوان یک قاتل بالفطره شناخته می شود زیرا او بیمارانی که بسیار مریض بودند را به مردن تشویق می کرد و خودش آن ها را خیلی راحت و با استفاده از دستگاه های شیطانی که ساخته بود می کشت. راه اول وارد کردن تعدادی سم و ماده شیمیایی به بدن بود و دیگری استفاده از ماسک های گاز بود. او در طول فعالیتش نزدیک به 130 بیمار را کشت و سرانجام دستگیر شد. در بین سال های 1999 تا 2007 در زندان بود اما اکنون با آزادی مشروط از زندان خارج شده است.
دکتر جوزف منگله
این پزشک که در دوران جنگ جهانی در گروه اس اس عضو بود به عنوان یکی از سران ارشد این گروه در تیم پزشکی شناخته میشد. این مرد مامور بود تا آزمایشات مختلف را به روی زندانیان انجام دهد و از این رو به او لقب «فرشته مرگ» را داده بودند. او معمولاً بدون بیهوش کردن بیمار بر روی او عمل جراحی انجام میداد و البته عادت به کشتن تمامی بیمارها داشت. در طول دوران پزشکیاش بیش از یک هزار بیمار و زندانی را کشت. او پس از پایان جنگ به آمریکای جنوبی فرار کرد و تاسال ۱۹۷۹ که مرد در همانجا ماند.
مایک سوانگو
یکی از قاتلان آمریکایی که نام پزشکی را خدشهدار کرد «مایکل سوانگو» بود. این مرد در دوران دانشگاه علاقه بسیاری به خون و زخمهای عمیق داشت و البته کارهای ترسناکی روی بیماران انجام میداد. پس از ورودش به دنیای پزشکی او شروع به کشتن بیماران خود کرد و بیش از ۶۰ نفر را کشت تا اینکه مسئولان بیمارستان به او مشکوک شدند اما این مرد سریعاً از بیمارستان خارح شده و راننده آمبولانس شد.
در همین حال او حتی به همکار خود نیز رحم نکرد و او را نیز کشت تا مانع کارهای شیطانی اش نباشد. پلیس به طور مخفیانه و با تحقیق روی این دکتر به قاتل بودن او پی برد و در سال ۱۹۹۷ دستگیرش کرد. این مرد برای همیشه و بدون هیچ تخفیفی به زندان محکوم شد.
جان بودکین ادامز
یکی از پزشکان انگلیسی که در میان سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۶ طبابت میکرد «جان بوکین ادامز» بود. این مرد بیمارانی که سن بالایی داشتند مجبور میکرد تا وصیتنامه خود را نوشته و نام او را به عنوان یکی از سهم دارها ذکر کند سپس آنها را میکشت و ثروتی را به دست میآورد.
این مرد نزدیک به ۱۶۰ بیمار را به همین شکل کشت تا اینکه بالاخره دستگیر شد اما نکته جالب آن است که هیچگاه به عنوان قاتل شناخته نشد و توانست از دست قانون بگریزد. او پس از فرار از دست قانون دوباره کار طبابت و کشتار خود را آغاز کرد اما بازهم دولت انگلستان نتوانست او را دستگیر کند. پرونده این دکتر در قانون اساسی انگلستان را تغییر بزرگی ایجاد کرد.
اچ اچ هولمز
یک پزشک آمریکایی دیگر که در سالهای دور به قتل و کشتار دست زده است «اچ اچ هولمز» نام دارد. این مرد به نظر نزدیک به ۲۰۰ نفر را کشته است و از راه کشتن آنها حتی کسب در آمد نیز کرده است. او در دوران دانشگاه اجساد تمرینی دانشجویان را میدزدید و برخی اندامهای آنها را به فروش میرساند.
پس از دانشگاه به شیکاگو رفت و یک هتل ساخت اما درون هتلش اتاقهایی نیز برای شکنجه تعبیه کرد؛ خدمه هتل و بسیاری از مهمانان این هتل به طرزهای مشکوکی غیب میشدند و پس ازمدتی جسدشان پیدا میشد؛ این مرد تمامی قربانیان خود را شکنجه داده و سپس آنها را میکشت. او همچنین اندامهای داخلی بدن قربانیان را فروخته و کسب در آمد میکرد. او در سال ۱۸۹۷ دستگیر شد و دادگاه او را به اعدام با طناب دار محکوم کرد. هولمز به عنوان اولین قاتل سریالی آمریکا نیز شناخته میشود.
جایانت پاتل
پزشکان آمریکایی علاقه خاصی به کشتن بیماران خود دارند و این مورد نه تنها در گذشته بلکه در سالهای اخیر نیز به چشم میخورد. «جایانت پاتل» پزشک آمریکایی است که در میان سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ دست به کشتن بیش از ۸۵ نفر از بیمارانش زد اما نکته جالب در مورد او این است که او در دادگاه به هیچ عنوان گناهکار شناخته نشد. این بیگناهی نه تنها یکبار بلکه دوبار در دادگاه به ثبت رسید. با این پرونده بسیاری سیستم قضایی این کشور را ضعیف و بدون قدرت اثبات دانستند.
ملادن آنتولیک
تجویز داروهای اعتیاد آور یکی از مشکلات همیشگی پزشکی بوده است. تعداد انگشت شماری از پزشکان نیز از این قضیه سو استفاده کردهاند، چرا که میدانند از این طریق میتوانند پول دربیاورند.
ملادن آنتولیک یکی از آن پزشکها بود. زمانی که او به مدیریت بخش مسئول تجویز نسخههای کوکائین، مورفین، اکسیکدون و متآمفتامین درآمد، متوجه شد که چه مسئولیت خطیری به وی اهدا شده است؛ او اما از این مسئولیت سو استفاده کرد.
او انواع و اقسام داروهای اعتیاد آور را به پسران و دختران جوان تجویز میکرد و آنها را معتاد میکرد. مدتی بعد حتی پای او به مهمانیها باز شود و با فروش این داروها پول خوبی به جیب میزد. چند وقتی به همین منوال گذشت تا زمانی که فردی زیر آب او را زد. ماموران قضایی پس از بازجویی متوجه جرائم او شدند و آقای آنتولیک سرانجام در سال 2010 بازداشت شد.او به 156 سال حبس محکوم شد که البته توانست آن را به چانه زنی فراوان به 10 سال حبس تبدیل کند.
دکترفریدفاتا
سرطان بیماری خطرناک و درمان آن بسیار هزینهبر است. دکتر فرید فاتا این را به خوبی میدانست. او به 550 بیمار خود گفت که سرطان دارند، در حالی که بسیاری از آنها هیچ مشکلی نداشتند. او برای درمان سرطان و شیمی درمانی از بیماران خود مبالغ هنگفتی را دریافت میکرد.در نهایت او مجرم شناخته شد. دکتر فاتا با جعل بیماری سرطان، 17.6 میلیون دلار از شرکتهای بیمه و مراکز درمانی دریافت کرده بود. در حکم صادر شده برای وی 45 سال حبس آمده که باید حداقل 34 سال آن را در زندان سپری کند.
لیندابرفیلد
این زن هیچ گاه به دانشکده پزشکی نرفت، اما به دلیل مشکلات قوانین پزشکی واشنگتن در دهه نخست قرن بیست، موفق شد گواهینامه پزشکی دریافت کند. شعار او این بود: «گرسنگی کشیدن تمام بیماریها را دوا میکند.»
رژیم غذایی او گوجه فرنگی و سوپ مارچوبه بود که باید در دراز مدت استفاده میشد. او معتقد بود که گرسنگی کشیدن درازمدت میتواند تمام سموم را از بدن خارج کند. اما متاسفانه چند تن از بیمارانش در حین مراقبت وی از روی گرسنگیِ شدید جان دادند.ولی هیچگاه در مراجع قضایی حاضر نشد و کلینیکی دیگر را تاسیس کرد که 40 بیمار دیگر در آن جان دادند. برخی از بیماران بالغ او هنگام جان دادن تنها 27 کیلوگرم وزن داشتند. خانم هازارد حتی از بیمارانش دزدی هم میکرد.
در سال 1911 میلادی، او سرانجام دستگیر شد و حکم اعدام برای او صادر شد. خانم هازارد در آن زمان با ادعای فراوان گفت: «آنها چشم دیدن یک پزشک خانم موفق را ندارند... من حتی زیر چوبه دار هم جان نخواهم داد، چرا که ماهیچههای گردنم خیلی قوی است.»البته کار او هیچگاه به اعدام نرسید. مدتی بعد حکمی آمد که قتلهای او غیر عمد تشخیص داده شده بود. در آن حکم، خانم هازارد به 20 سال حبس محکوم شده بود که آن هم پس از دو سال حبس بخشیده شد. این بار مرکزی دیگر را با نام «مدرسه سلامتی» تاسیس کرد. خانم هازارد حتی تمام کالبدشکافیها را خودش انجام میداد تا از پیگرد قانونی در امان بماند. آن مرکز در نهایت در سال 1935 با خاک یکسان شد.
سه سال پس از آن ماجرا، خود خانم هازارد به بیماری مبتلا شد که برای درمان آن سعی کرد روش درمانی خودش یعنی «گرسنگی درمانی» را امتحان کند. خانم هازارد بر اثر همین روش درمان جان داد.
هارولد فردریک شیپمن
یا دکتر هارولد شیپمن زاده ۱۴ ژانویه ۱۹۴۶ - درگذشته ۱۳ ژانویه دکترجنایتکار و یک قاتل زنجیرهای انگلیسی است. او در دوران زندگی خود بیش از ۲۵۰ نفر را کشته بود که اکثر آنها بیماران خود او بودند. او در ۱۳ ژانویه ۲۰۰۴ خودکشی کرد.شیپمن متأهل بود . شیپمن و همسرش «پرایمرز آکستابی» صاحب چهار فرزند بودند.اومحکوم به حبس ابد بعلاوه چهارسال زندان بخاطرجعل اسنادگردید.
احمداحمدی
او در سال ۱۲۶۶ در مشهد به دنیا آمد در حدود سال ۱۳۰۷ در بیمارستان احمدی تهران که بعدها بیمارستان سپه نامیده شد، از بیماران پرستاری میکرد.او با مشاهده اعمال پزشکان تلاش کرد بهطور تجربی امور پزشکی را فرا گیرد. پس از فراگیری تجربی، در بسیاری از سختترین عملها حاضر شد.
او که در مشهد داروفروش بود، در سال ۱۳۱۰ وارد یکی از مهمترین ادارات مرکز شد. البته معلوم نیست به چه علت و معرفی چه کسی. به ظاهر میگفتند طبیب مخصوص شهربانی است و تنها رئیس کل آن اداره و شاید چند نفر مأمور عالیرتبه، از کارهای او خبر داشتند و اشخاص دیگری سر از کار او در نمیآوردند. شایع بود که وی در دل شب سر کار حاضر میشد و با آمپولهای مخصوص خود (آمپول آب داغ، آمپول هوا و...) بیماران را میکشت.
او با عنوان پزشک مجاز احمدی، با همراهی دکتر هاشمی مدتی نیز در زندان قصر فعالیت میکرد..
در شهریور ۱۳۲۰ که اوضاع دگرگون شد وی به کشور عراق گریخت ولی به وسیله مأمورین عراقی دستگیر و به مقامات ایران تحویل گردید. پس از تبعید وی به اتهام دست داشتن در قتل چند زندانی سیاسی محاکمه و اعدام شد.